ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد منوچهری دامغانی (سده پنجم- 432 ه.ق) احمد
بن قوص، از شعرای قرن ششم هجری قمری است که در دامغان به دنیا آمد.
کودکیاش در دامغان گذشت و بخشی از جوانی او در کنارهی دریای خزر و
دامنهی البرز به سرآمد. تخلص وی به سبب انتسابش به "فلکالمعالی منوچهر بن
شمسالمعالی قابوس بن وشمگیر" است، که در گرگان و طبرستان سلطنت مىکرد و
منوچهری ظاهراً در آغاز کار، در دربار او به سر مىبرده است. لیکن از
مدایح منوچهری دربارهی این پادشاه قصیدهای در دیوان او پیدا نشده است. پس
از فوت منوچهر بن قابوس، منوچهری به ری رفت و مدتی در ملازمت طاهر دبیر،
حاکم ری، به سر برد. سلطان مسعود غزنوی، منوچهری را از ری فراخواند و به
این ترتیب منوچهری وارد دربار غزنویان شد. او
که بر اثر جوانی و پویایی ذهن و شیرینی زبان، پس از مدتی در چشم مسعود،
مقام والایی پیدا کرده بود، به حسد دیگران گرفتار شد و لذا همیشه در خطر
سقوط از دربار بود. قصیدهها و مسمطهایی که از منوچهری در دست است، بیشتر در مدح سلطان مسعود و چند تن از رجال درگاه اوست. از
شاعران معاصر او می توان به "فرخی"، "زینبی علوی"، "عسجدی" و "عنصری"
اشاره کرد. که بر نقل قولی ضعیف ظاهراً منوچهری شاگرد عنصری بوده و
قصیدهای نیز در مدح استادش سروده است. منوچهری
با وجود جوانی، اطلاعات وسیعی در شعر و ادب فارسی و عربی داشته است، چنان
که در اشعارش از مضمونها و اسلوب شاعران عرب، بسیار استفاده نموده و
اغلب لغتهای نادر و غریب عربی را در اشعار خود ذکر کرده و بعضی از
قصیدههای معروف شاعران عرب را نیز استقبال نموده است. منوچهری علاوه بر
زبان و ادب عرب، در علم طب و نجوم دست داشته و اصطلاحات نجومی در اشعارش
دیده مى شود. ظاهراً مسمط از ابداعات منوچهری است، زیرا پیش از او در اشعار فارسی اثری از آن نیست. احمد بن قوص شاعری لطیف و صاحب ذوق سرشار بوده که این خصوصیت اخیر ازدلبستگی او به طبیعت سرچشمه میگرفته است. از
مختصات سبک منوچهری رسوم "اطلال و دمن" است که باز مخصوص زبان و ادبیات
عرب بوده است. منوچهری نخستین کسی است که این معانی را در زبان دری وارد
کرده است. "دیوان
شعر" منوچهری تنها اثر باقیمانده از اوست. که با همهی اشتهار و تداول
اشعارش، نسخههای قدیم آن در دست نیست و غالب نسخههای موجود، از عهد
قاجاریه و قدیمترین آنها از دورهی صفویه است.
زهره مرتجی