هسته اولیه بم با استناد شواهد تاریخی، در ارگ بم و مناطق اطراف آن شکل گرفته است. رشد و تحول این شهر از قرون اولیه هجری در منطقه امام زاده اسیری، به موازات پویایی زندگی در ارگ بم آغاز شده و در قرون متمادی تا ابتدای قرن حاضر این رشد مشابه دیگر شهرهای حاشیه کویری ایران، درون حصار بوده است.
علی نجمی: بازسازی بم با توجه به بافت تاریخی آن نیازمند مطالعات گستردهای در فرهنگ و تاریخ این شهر بود که برخی از مشاوران در فرآیند تهیه طرحهای بازسازی این مطالعات را به انجام رساندند. آنچه در این گزارش ارایه میشود، مروری است بر مطالعات اولیه شرکتهای مشاور که در آن به وضعیت جغرافیایی، اقلیمی و معماری بم اشاره شده است.
وجود ناحیهای حاصلخیز در حد فاصل ارتفاعات و کویر و نیز قرار گرفتن در مسیری ارتباطی و تاریخی موجب شکلگیری شهرستان بم شده است. ارگ بم و احتمال وجود سکونت گاههای همزمان با آن و حتی کهنتر در شمال و غرب آن، نخستین نشانههای شهر به شمار میرود که تا ابتدای قرن حاضر به شکل بخشی متمرکز در همان موقعیت و با اندکی تغییرات تداوم یافتهاند.
افول صنایع تاریخی نساجی (شال بافی) و رنگسازی (حنا و دیگر گیاهان رنگی و دارویی) و نیز خروج زرتشتیان مرتبط با تجارت هند و اروپا، همزمان با شروع قرن حاضر است. پس از آن با دگرگونیهای نوین در چهره شهر مواجه هستیم؛ احداث خیابانهای متعدد به همراه ساختمانهای اداری، آموزشی و عمومی و تبدیل خیابانها به مراکز دادوستد اصلی شهر از این جمله به شمار میآیند.
آماده سازی و واگذاریهای اراضی در دهههای اخیر به همراه ایجاد انواع راهها و خیابانهای پراکنده توام با پراکندگی نهادهای خدماتی با تراکم نسبی متوسط منجر به از هم پاشیدگی، حفظ نشدن و تضعیف ساختار طبیعی _ تاریخی شهر شده است.
«مطالعات عمومی شهر»
شکل گیری هسته تاریخی شهر متکی بر شواهد و گمان تاریخی در محل ارگ بم و یا نقاطی در اطراف آن انجام شده است. گذشته از اولین شکل تاریخی شهر، به نظر میآید رشد و تحول بم از قرون اولیه هجری در محل امام زاده اسیری، به موازات پویایی زندگی در ارگ بم آغاز شده و این شکلگیری در قرون متمادی تا ابتدای قرن حاضر مشابه دیگر شهرهای حاشیه کویری ایران درون حصار بوده است.
نخستین خیابان در سال 1309 (گویا با حضور پهلوی اول و مشابه دیگر شهرهای بزرگتر ایران) در بم کشیده میشود که همان خیابان شمالی _ جنوبی اصلی شهر است که در ابتدا از مرکز شهر به جنوب و سپس از سالهای دهه 30 به شمال امتداد یافته است. البته طی دو دهه اخیر شاهد گسستن ساختار طبیعی _ تاریخی و کشیده شدن شهر به دنبال جهت گیری کمربندی شرقی _ غربی و ظهور الگوهای فاقد ارزشهای شهری و معماری از شهرهای بزرگتر هستیم.
«اقلیم شهرستان بم»
بم در حاشیه جنوبی کویر، مشابه با اقلیم گرم و خشک و در عرض جغرافیایی 29 درجه و 6 دقیقه واقع شده و متوسط دمای سالانه این شهر 6/22 درجه سانتیگراد گزارش شده و در ضمن میزان بارندگی سالانه 1/64 میلیمتر است. میزان رطوبت داخل شهر به دلیل پوشش متراکم گیاهی شهر افزایش مییابد و با برودت تبخیری حاصل از گیاهان، هوای شهر خنک میشود.
«گونه شناسی بافت»
بافت مرکز تاریخی: این بخش از شهر که در میان آن یکی از متراکمترین انواع بافت شهری وجود دارد، مطابق الگوی متداول شهرهای کهن ایران و شکل یافته در ون حصار در حاشیه کویر است. با خروج از حصار چه از شروع قرن حاضر و چه قبل از آن با شکل گیریهای مستقل محلههای خارج حصار و دارای ویژگیای بومی متفاوتی شده است.
بافت خانه - باغ دوره میانی: رشد شهر در قالب افزایش سطوح باغی و شکلگیری بافت مسکونی پراکنده در میان باغها موجب توسعه شهر بم مانند باغی بزرگ شده است که تا دو دهه اخیر حتی خیابانها نیز از پراکندگی باغها و نحوه بهرهبرداری از زمین و آب تبعیت کرده است. درک ویژگیها و ارزشهای این منطقه از شهر به دو دلیل ضروری است؛ یکی گستردگی این نوع بافت شهری و دیگری برخورداری از ارزشهای طبیعی و کالبدی منطبق برهویت تاریخی _ فرهنگی _ بومی که میتواند نقش اساسی در حفظ و ارتقای هویت بم، ایفا کند.
بافت نو ساخته: شهر بم در دو دهه اخیر دارای دو نوع رشد بافت مسکونی بوده است که نوعی از آن کم و بیش در میان شهر و تا حدودی منطبق با بافت دوره میانی (الگوی خانه باغ) بوده و منجر به آمیخته شدن سر آبها و حوزههای باغی نزدیک شهر به آن و رشد مراکز خدماتی شهری در لبههای خیابانهای تازه احداث این مناطق شده است. در برخی از مناطق مسکونی، شکل درون محلهای فاقد ماندگاری ارزشهای یاد شده است. این محلهها توسط زمین داران تبدیل به نوعی بورس دولتی و خصوصی در حاشیههای شهر شده که باعث رشد کنونی شهر به شکل ناسازگار با ارزشهای محیط طبیعی و منظر شهری، ضعف پیوستگیهای تاسیسات شهری و هویت کالبدی شده است.
گونهشناسی مسکن
دوره کهن: انطباق الگوی مسکن به الگوهای خانههای شهری حاشیه کویر مرکزی ایران در دوره صفوی و قاجار و بر مبنای سازماندهی حیاط میانی و رعایت سلسله مراتب راهیابی و عرصه بندی عمومی و خصوصی است که گاهی در مواجهه با باغ واجد رویکرد بیرونی در جبهه رو به باغ شده است. فضاهای اصلی این خانهها به سه بخش فضای باز (حیاط محصور و باغ)، فضای نیمه باز (ایوان و راهرو) و فضای بسته (اطاق، حوضخانه، انبار و...) تقسیم میشود.
استقرار فضاهای بسته نسبت به حیاطها به شکل U,L,O و خطی بوده و الگوی کوشک یا میان باغ نادر است.
دوره میانه: اغلب خانههای دوره میانه به صورت بیرونی و اندرونی با یک راهرو به هم اتصال دارند. فضاها به طور عمده به دو فضای زندگی (عملکردی و ارتباطی) و فضای خدماتی تقسیم میشوند که به وسیله هال مرکزی و دو راهرو به هم میپیوندند. فضای ارتباطی در خانههای سنتی حیاط مرکزی بوده و در خانههای دوره میانی به هال مرکزی تبدیل شده اما همچنان ارتباط میان حیاط و باغ حفظ شده است. از آنجا که باد مطلوب شهر بم از سمت شمال میوزد، بادگیری که در جبهه زمستان قرار گرفته باد را به داخل کانالی زیرزمینی هدایت و به عمق حدودا 5/2 متر منتقل میکند.
مصالح و رنگ به کار رفته شامل اندود کاهگل گاهی با نازککاری گچی مشابه دوره کهن و برخی نمادهای آجری است. درون خانهها از گچکاری استفاده شده و مصالح به کار رفته در پشت بام شیببندی خاکی یا اندودهای کاهگل است.
دوره اخیر: در این دوره شاهد پیدایش اولین مجتمعهای مسکونی به شکل چندواحدی در چند طبقه و یا مجموعههای تکواحدی سازمانی یا تعاونی با محوطه مشترک هستیم. در این دوره برخی الگوهای دوره میانی دارای هال ارتباطی میانی تکرار شده و الگوهای شهری متاخر در اندازههای متفاوت با ویژگیهای پذیرایی و آشپزخانهای رواج یافتهاند.
از میان رفتن الگوهای چندحیاطی و استقرار در میان یا یک طرف حیاط و باغ و نیز ماندگاری نقش درخت، باغچه و حیاط سبز شده به همراه اشغال حدود نیمی از زمین به سبب کوچکی نسبی اراضی از دیگر ویژگیهای این دوره است. فاصله گرفتن رنگها و مصالح متنوع نسبت به قالبهای قبلی و فراموشی نشانههای بومی و رواج استفاده از مصالح و روشهای متداول سریسازی البته بدون دوام و مهارت لازم، از دیگر خصوصیات مصالح و رنگ در این دوره محسوب میشود.
شاخصهای مسکونی بم
برخی از شاخصهای کالبدی عبارتند از: 1- قرارگیری باغ در قسمت شمالی و حیاط در قسمت جنوبی 2- وجود ارتباط مستقیم (غالبا از فضای باز و گاه از داخل فضای بسته) میان حیاطها و یا میان حیاط و باغ 3- تفکیک خانه به عرصه عمومی و عمومی به خصوصی 3- ساده و خالص کردن هر چه بیشتر حجم و کاهش تزیینات غیرضروری.
شاخصهای اقلیمی: طبق ساختمانهای باقیمانده و یا شهرهای مشابه بم، به منظور بهینه کردن شرایط محیطی در قبال عوامل اقلیمی راهکارهای متفاوتی نظیر مقابله، محافظت و یا هماهنگی وجود داشته است. تابش و اثرات ناشی از شدت آن، باد و اثرات ناشی از وزش آن و بارش و اثرات ناشی از کمبود آن، عواملی بودند که ساکنان از آنها استفاده و یا پرهیز میکردهاند.
شاخصهای فرهنگ سکونت: اهمیت ویژه نبود اشراف همسایگان به یکدیگر، نیاز مبرم به داشتن فضای باز (حیاط) خصوصی، امکان بسط بصری و عملکردی میان خانه – باغ و خانه – حیاط از جمله شاخصهای همسایگی و همجواری فرهنگ سکونت محسوب میشوند. در خصوص عادات سکونت عوامل نظیر نداشتن اشراف اتاق میهمان به آشپزخانه، استفاده چند عملکردی از یک اتاق، تفکیک عرصههای خصوصی و عمومی در منزل و امکان ارتباط میان آنها مدنظر بوده است.
راهبردها و ارزیابی:
از اواخر قرن بیستم معیارهای ارزیابی به شکل سیستماتیک مطرح شد و عمده تجزیه و تحلیل در دو عرصه اجتماع همراه مجموعههای شهری مسکونی و عرصه خصوصی زندگی انسانی به ویژه در منازل انجام گرفت. از اینرو در هر ساختمانی عواملی محیط، مردم، امکانات، اندازهها و استانداردها، نظم فضایی، کیفیات هنری و بصری به ترتیب اهمیت مورد بررسی قرار میگیرد و به میزان پاسخگویی صحیح به هر عامل، معماری دارای امتیازات مثبت و منفی میشود.
برخی معتقد هستند که یک سیستم سازهای یا سیاسی یا اقتصادی خاص، جامهای مقید بر معماری میپوشاند اما باید قبول کرد که نظام و اندیشه از الزامهای اولیه طراحی معماری بوده و فراست، ابتکار، تخیل و نوآوری جزو جداییناپذیر روند هر طراحی باقی میماند. درک همهجانبه و منسجم از مسایل مرتبط با معماری به طرح امکانات بیشتری برای ابداع صحیح و کارآمد میانجامد.
منبع : www.ekelid.tk